به مناسبت بازپخش سریال «روزهای بد به در» از شبکه آیفیلم، گفتوگویی از هومن برقنورد درباره این سریال را بخوانید.
همیشه از این صحبت میکنید که از متن برای پیدا کردن نقش کمک میگیرید. شخصیتی که در سریال «روزهای بد به در» بازی کردهاید، شباهت زیادی به داوود در سریال «دزد و پلیس» دارد و این شباهت بیشتر به خاطر نوع صدایی است که در این دو سریال داشتید. آیا متن برزو نیکنژاد باعث شد این شخصیت را شبیه «دزد و پلیس» بازی کنید یا دلیل دیگری داشت؟
اگر از نظر نوع صدا این دو نقش را شبیه هم میدانید، کاملا درست است. این اتفاق کاملا عمدی بود. این صدا در سریال «دزد و پلیس» خلق شد و در آنجا صدای آدمی بود که به لحاظ شخصیتی فردی احمق محسوب میشد، چرا که مثلا داوود قفل یک کارت را با سیخ باز میکرد. فکر کردم شاید بهتر باشد این نوع صدا را روی آدمی که زندگی جدیتری دارد امتحان کنم و ببینم جواب میدهد یا نه. اتفاقا چند روز پیش با یکی از دوستانم حرف میزدم. او میگفت، «تو سر سریال «روزهای بد به در» خیلی زحمت کشیدی» و من گفتم «کاری نکردم». این «کاری نکردم» از سر شکستهنفسی نبود. چون به نظر خودم واقعا کاری نکردم. من روز اول تصویربرداری برای تست گریم آمدم و همانجا باید شخصیت را شکل میدادم. شاید اگر یک هفته زودتر قصه به دستم میرسید و کل متن را خوانده بودم شخصیت بهتر از این میشد که میبینید.
پس میشود اینطور نتیجه گرفت که اعتماد شما به برزو نیکنژاد و سعید آقاخانی که تجربه همکاری با آنها را داشتید دلیل اصلی پذیرفتن بازی در سریالی است که متن آن را کامل نخوانده بودید؟
من «دودکش» را با بروز نیکنژاد کار کردم. قلم او را دوست دارم. به نظر من قلمش کاریکاتوری است و شخصیتهایی که خلق میکند ویژگیهای جالبی دارند. با سعید آقاخانی هم قبلا در «دزد و پلیس» کار کرده بودم. «دزد و پلیس» متن خوبی داشت که به قلم برادران قاسمخانی نوشته شده بود. به نظرم متن بسیار قوی داشت. اعتقاد دارم به اینکه اگر سعید آقاخانی متن خوبی داشته باشد اتفاقات بهتری در کارش میافتد و اگر متن خوبی نداشته باشد اذیت میشود. به هر حال تجربه همکاری با سعید و برزو باعث شد که در این سریال حاضر شوم.
از «روزهای بد به در» راضی هستید؟
به هر حال هیچ وقت بازتاب بدی از کارهایم نگرفتم. با توجه به زمان محدود تصویربرداری و پخش این کار من راضی هستم. من همه کارهایم را دوست دارم، اما به سریال «دودکش» شاید به این دلیل که زمان طولانیتری با من عجین بود، حس بهتری دارم.
پس «دودکش» در کارنامه کاری شما جایگاه ویژهای دارد.
«دودکش» و «روزهای بد به در» دو اثری هستند که هر وقت به آنها فکر میکنم، یک زهرخند با خودش به همراه دارد؛ آدمهای گرفتار که در شرایط عحیب و غریب قرار میگیرند، بیشتر از خندیدن آدم را به فکر وادار میکند. من این دو سریال را کارهایی که طنز صرف نمیدانم، اما در میان کارهایم «دزد و پلیس» را بیشتر از بقیه دوست دارم، چرا که قصهپردازی درست و ریتم خوبی داشت.
جدول پخش شبکه آی فیلم
قبلا که با هم صحبت میکردیم در مورد این موضوع حرف زدید که ترجیح میدهید در تلویزیون در آثار طنز حضور داشته باشید و کارهای جدیتر را درسینما دنبال کنید، البته تعداد کارهای طنزی که در تلویزیون بازی کردید کم نیست. همچنان بیشتر پیشنهادهایی که در تلویزیون با آنها روبرو میشوید طنز است؟
فیلمنامههایی که در گونههای جدی و طنز در تلویزیون به من پیشنهاد میشود، تقریبا برابر است. متن برای من حرف اول و آخر را میزند. اگر نقشم را دوست داشته باشم کار میکنم. ترجیح میدهم در سینما نقشهای جدیتر بازی کنم، اما این به این معنی نیست که اگر متنی مثل «ورود آقایان ممنوع» در سینما به من پیشنهاد شد نپذیرم. وقتی فیلمنامهای را میخوانم متن باید به من بگوید من را بخوان و باید کشش لازم را داشته باشد و من را جذب کند. مثلا در سریال «زمانه» حسن فتحی نقش جدی بازی کردم، در صورتی که ابتدا بازی در نقش شهرام قائدی به من پیشنهاد شد. حجم بازی این نقش بیشتر از وکیلی بود که من بازی کردم، اما من نقش وکیل را بیشتر دوست داشتم و بیشتر جذبم کرد. بنابراین باید با متن ارتباط برقرار کنم و بعد برای اتفاقات بعد برنامهریزی کنم.
تعداد کارهای مناسبتی که انجام دادهاید کم نیستند و چیزی که در این سالها بیشتر از هر چیزی کیفیت این آثار را تحت تاثیر قرار داده، کیفیت پایین فیلمنامهها و شتاب رسیدن آنها به آنتن بوده است. شما به این شتاب عادت کردهاید یا به عنوان بازیگر برایتان آزاردهنده است؟
به هرحال من بازیگرم. وقتی کاری را میپذیرم باید انجامش بدهم، اما امیدوارم مدیران و تهیه کنندگان تلویزیون حواسشان بیشتر به مناسبتها باشد و برایش برنامهریزی کنند. به خدا مناسبتهای ما مثل عید و ماه رمضان هر سال تکرار میشود و کنسلشدنی نیست، پس برایش برنامهریزی کنید که همه چیز در دقیقه نود اتفاق نیفتد و همه مجبور نباشند با عجله کار کنند.
ص گ/ط ه