به بهانه بازپخش مجموعه تلویزیونی «زمین گرم» از آیفیلم فارسی، با صادق برقعی بازیگر نقش «علیار» به گفتوگو نشستیم.
به گزارش آیفیلم به نقل از فارس، شخصیتهای مثبت در اغلب داستانها طرفداران و مخالفان خود را دارند؛ حال این هم مهم است که این شخصیت در چه قصهای قد علم کرده و دیده شده باشد. این شبها مجموعه تلویزیونی «زمین گرم» به نویسندگی و کارگردانی سعید نعمتالله از آیفیلم فارسی در حال پخش است. قصه پسری اهل روستا که وارد داستانی پر فراز و نشیب می شود و تصمیمهای عجیب و مهمی را می گیرد و با این تصمیمها اطرافیانش را نیز در جریان این زندگی شریک می کند.
«صادق برقعی» متولد سال 1366 است و در این سالها تنها به بازی در تئاتر و فیلم کوتاه بسنده کرده است؛ و برای اولین بار تجربه تصویری خود را با حضور در نقش «علیار» در سریال «زمین گرم» رقم زده است. با برقعی درباره این سریال و فراز و فرودهایی که یک نقش در تلویزیون دارد، گفتوگو کردیم.
شما چهره جدیدی هستید برای افرادی که سریالهای تلویزیونی را دنبال می کنند. قبل از اینکه در سریال «زمین گرم» بازی کنید در تئاتر فعال بودید؟
از سال ۸۲ فعالیت تئاتریام را آغاز کردم و به هنرستان تئاتر رفتم و در رشته کارگردانی تئاتر فارغ التحصیل شدم. در سال 98، ۲۷۰ اجرای تئاتر داشتم و اجرای «لانچر پنج» یکی از مهمترین اجراهایم بود و به واسطه همان اجرا برای این سریال انتخاب شدم.
آقای نعمت الله تئاتر شما را دیده بودند؟
نمایش «لانچر پنج» اتفاق ویژهای در تئاتر بود و مخاطبان بسیاری داشت. همان زمان که اجرای «لانچر پنج» روی صحنه بود، یکی از دوستانم به نام مجید یوسفی که از بازیگران این تئاتر بود در مرحله اولیه انتخاب بازیگر نقش علیار انتخاب شده بود، یک روز گفت از من خواستند تا چند نفر از بازیگران این تئاتر را برای تست بازی به دفتر تهیه کننده بفرستم. آن زمان حدود ۲۷۰ نفر برای نقش علیار گزینش شده بودند. من هم به دفتر رفتم و تست دادم و بعد از اینکه متن را خواندم توسط آقای نعمت الله برای مرحله اولیه انتخاب شدم.
یعنی غیر از شما گزینههای دیگری هم برای این نقش داشتند؟
این را نمیدانم و باید از خودشان بپرسید و طی هشت جلسه رفت و آمد صحبت با آقای نعمت الله و تمرین روخوانی متن، گزینه قطعی اجرای نقش علیار شدم و مقابل دوربین رفتم و از اعتمادی که کارگردان به من داشت بسیار خوشحال و ممنونم.
تا قبل از این نقش کار تصویری نداشتید؟
حدود هفت فیلم کوتاه و یک فیلم بلند بازی کردم.
زمانیکه فیلمنامه سریال را خواندید، کدامیک از ویژگیهای شخصیت علیار برای شما چالش برانگیز بود؟ این شخصیت تا حدودی شبیه به افرادی است که درس طلبگی خواندهاند.
اساساً علیار کاراکتر عجیبی است و هنوز برای خودم سوال است که در حال حاضر آدمی شبیه به او وجود دارد؟ وقتی خودم را جای او می گذارم از خودم می پرسم اگر من جای او بودم این تصمیمهای سخت و مختلف را می گرفتم؟ از طرفی من اصالتاً اهل قم هستم و در محیط طلبگی زندگی کردم و روحانی و طلبههای زیادی در اطرافم بوده است و به هر حال این موضوع در ایفای چنین نقشی من را کمک کرد.
برای خیلیها سوال است الان جوانی هست که از عشق خود بگذرد و با بیوه برادرش ازدواج کند؟
حالا این یکی از تصمیمهای اوست و بزودی در قسمتهای آینده با تصمیمهای عجیب و غریب دیگری نیز مواجه خواهیم شد.
یکی از اتفاقهایی که در قصه این سریال افتاده است و به نوعی تا به حال در تلویزیون به آن پرداخته نشده بود، این بود که یک برادری بعد از مرگ برادرش با همسر او ازدواج کند. در این باره بازخوردهایی داشتید؟
بازخوردهایی که تا به حال گرفتم بسیار متفاوت بوده است؛ عدهای موافقند و عدهای مخالف. اما این را نباید نادیده گرفت که چنین تصمیمی، یک تصمیم حساسی است که این شخصیت می گیرد و تصمیم عادی نیست و جزو یکی از تصمیمهایی است که واقعا نمیدانم اگر هر فردی در چنین شرایطی قرار بگیرد چه واکنشی دارد. هرچند این ماجرا در قصه حل می شود و مخاطب نیز خیلی زود به آن عادت می کند چراکه اتفاقهای مهمتری سر راهش قرار می گیرد و هرچه جلوتر می رویم علیار در شرایطی قرار می گیرد که تصمیمهای سختتری خواهد گرفت.
شما برای اولین بار در نقش مثبت یکی از سریالهای پرمخاطب به مردم معرفی شدید. تا قبل از آن دوست داشتید در اولین گام نقش مثبت بازی کنید یا نه؟
واقعاً برایم مثبت و منفی بودن نقش اهمیتی نداشت و بیشتر این برایم مهم بود که شخصیتی باشد با اغلب طیفهای حسی و در شرایط و موقعیتهای مختلف قرار بگیرد که این اتفاق درباره علیار رخ می دهد. مسئله سیاه یا سفید بودن نقشها نیست؛ مسئله این است که این شخصیت در موقعیتهای مختلف با تصمیمهای عجیبی مواجه می شود و علیار هم پر است از این تصمیمگیریها و برای من جذاب بود.
البته عاشق نقشهایی هستم که در آینده امیدوارم بتوانم این نقشها را بازی کنم. نقشهایی که طیفهای حسی مختلفی دارند و چیزی برای ساختن داشته باشد. علاوه بر این برایم مثبت یا منفی بودن ملاک انتخاب نقش نیست و بیشتر درگیر شدن و ارتباطم با مخاطب از لحاظ حسی برایم اولویت دارد.
این دیدگاه شما است اما مخاطبی که هر شب این سریال را دنبال می کند بیشتر مثبت بودن شخصیت علیار برایش قابل توجه است.
بله من به صورت کلی گفتم و این روزها همه از من سوال می کنند آیا تو خودت تا این اندازه خوب هستی و من می گویم مشخص است که نه.
نمیتوان گفت یک دیواری بین صادق برقعی و علیار است اما خُب به هر حال تفاوتهایی بین شما و این نقش وجود دارد. چطور به این شخصیت نزدیک شدید؟
آقای نعمت الله در این زمینه کمکهای بسیاری به من کردند و با توجه به شرایط و زمانی که در آن قرار داشتیم من این شخصیت را زندگی کردم. من هیچ وقت در روستا زندگی نکردم اما سعی کردم تفکر و رفتارهایم را منطبق بر اهالی روستا تغییر دهم و آنها را باور کنم و سعی کردم که زیست زندگیام را به سمت علیار ببرم و با گذشت هشت ماه از شروع بازیم در این نقش، اما نتوانستم تشخیص دهم در آن لحظه علیار هستم یا صادق.
یعنی این تضاد در درون خود شما هم به وجود آمده است؟
بله یک جاهایی واقعا خوشحالم. به هر حال هر قصهای و هر نقشی اثرهایی روی آدم می گذارد و گاهی این اثرها آنقدر منفی هستند که باعث تشویش آدم می شود؛ اما درباره علیار این مصداق ندارد. شخصیت علیار یک سری ویژگیهایی به من داده است که فکر می کنم اگر بتوانم این ویژگیها را حفظ کنم آدم متفاوتی می شوم.
چه ویژگیهایی؟
صداقت و ادای دینی که در وجود علیار است واقعا تحسین برانگیز است. به خصوص در مورد خانواده که به هر طریقی شده دینی که نسبت به خانوادهاش دارد را ادا می کند و اگر من بتوانم همین ها را انجام دهم کار بسیار بزرگی انجام دادهام.
اما عدهای معتقدند شروع فعالیت تصویری جدی شما با یک نقش مثبت ممکن است آینده کاریتان را دچار تحولی کند و از این به بعد همه سازندگان شما را در این قالب بخواهند و همین شما را در طولانی مدت دچار کلیشه می کند. خودتان به این موضوع فکر کرده بودید؟
بله و نگرانیام هم از این بابت است که تبدیل نشوم به کلیشهای که همیشه در یک ژانر از او استفاده می کنند. البته همه چیز بستگی به آینده دارد و به پیشنهادهایی که می شود اما امیدوارم این اتفاق برایم رخ ندهد و سعی می کنم مراقب خودم باشم و روی انتخابهایم دقت کافی را داشته باشم.
شما در تئاتر چنین نقشی را تجربه نکرده بودید؟
نقشهایی شبیه به علیار را بازی کرده بودم؛ اما خُب از چند بُعد با آنها مشترک بوده و از برخی جهات نه.
به طور معمول قصهها دارای قهرمان و ضدقهرمانهای مشخصی هستند. در اینجا قهرمان قصه شخصیتی موجه دارد. این موضوع از ابتدا برایتان جذابیت داشت؟
آنقدر قصه پر از شاخ و برگ و پر از اتفاق است و ریتم تندی دارد و اغلب شخصیتها در موقعیتهای مختلف قرار می گیرند، برایم جذاب بود. «زمین گرم» سومین قسمت از سه گانهای است که قبلتر آقای نعمت الله ساختند و در هر کدام قهرمان و ضد قهرمانهای متفاوتی وجود داشت. زمانی که متن را می خواندم، قصه به تنهایی برایم جذابیت داشت و دوست داشتم بدانم در پایان چه سرنوشتی در انتظار شخصیتهاست؛ به همین خاطر در مدت زمان کوتاهی همه قصه را خواندم.
چقدر بازی در کنار آقای خمسه و دیگر بازیگران به تجربیات شما اضافه کرد؟
لحظه لحظه بازی کردن در کنار آقای خمسه و فلاح کلاس بازیگری است و این اتفاق خوبی بود که در این کار برایم افتاد.
بخشی از ضبط سریال شما در اوج شیوع اول کرونا ضبط شد و در ادامه دو سه ماهی تصویربرداری متوقف شد و بعد دوباره از سر گرفته شد. در این مدت به کار دیگری مشغول شدید یا روی همین کار متمرکز بودید؟
روزهای میانی بهمنماه 98 کار را کلید زدیم و خیلی زود به کرونا خوردیم و یک ماه اول با نگرانیهایی که داشتیم کار را ادامه دادیم و آگاهی لازم درباره این بیماری نداشتیم و فرصتی هم نبود تا بتوانیم اخبار را دنبال کنیم و خیلی سخت بود. تا اینکه کار دو ماه تعطیل شد و ما دوباره شروع کردیم و در آن مدت هم قرنطینه بودیم و بخش زیادی از آن روزها هم عید نوروز بود و منتظر بودیم تا دوباره کار شروع شود. به هر حال ما هم جدای از مردم دنیا نیستیم و نگرانیهای خاص خودمان را داشتیم. زمانیکه کار شروع شد برای ما بازیگران سخت بود به این دلیل که همه دوستان پروتکلها را رعایت می کردند اما ما بازیگران نمی توانستیم ماسک بزنیم اما تا جایی که توانستیم رعایت کردیم.
بخش زیادی از لوکیشنهای این سریال در روستا است.
اتفاقا رعایت پروتکلها در روستا خیلی راحتتر است و در شهر سختتر است.
و شما در اولین سریالی که آقای نعمت الله کارگردانی می کرد بازی کردید.
آقای نعمت الله فارغ از جریان کار، شبیه به برادر بزرگتر من هستند و واقعاً دوستشان دارم. اما در کارگردانی به شدت سخت گیر هستند و حواسشان به جزئیات هست و در کارگردانی نیز مدام به دنبال کشف و شهود هستند و خیلی خوشحالم که اولین کار تصویریام اولین کاری است که آقای نعمت الله کارگردانی کرده است.
همیشه دیالوگهای سعید نعمت الله از وزن و آهنگی خاص برخوردار است و شاید ادای آن برای برخی از بازیگران سخت باشد. بیان دیالوگهای آقای نعمت الله برای شما سخت نبود؟
خیلیها از بیرون می گویند که سخت است اما وقتی خودم با کار مواجه شدم و سریال را دیدم، به این نتیجه رسیدم که خیلی راحت بیانشان می کنم و سخت نیست. من خیلی راحت با این ماجرا کنار آمدم و هیچ مشکلی نداشتم.
علیرغم نقدهایی که به دیالوگهای آقای نعمت الله در برخی رسانهها می شود، اما در همین تلویزیون خیلیها از روی دست این نویسنده کپی می کنند.
بله در تئاتر هم از این قبیل زیاد دیدم. اما آقای نعمت الله در تلویزیون کارنامه روشنی دارند.
به طور معمول بازیگران از زمانی که فعالیتهای جدی هنری خود را آغاز می کنند برای آینده کاریشان برنامه ریزی می کنند و برخی نیز با مشورتهایی که از اطرافیان میگیرند به این آینده اعتبار می بخشند. شما از الان درباره آینده کاریتان برنامه ریزی کردید و کدام مدیوم برایتان اولویت دارد؟
همچنان اولویتم تئاتر است و اصلا اینطور نیست که بگویم کدام مدیوم را دوست دارم. فکر می کنم باید این نگاه را کنار بگذاریم و هر کدام از این مدیومها را جریانی مستقل بدانیم. چراکه من به عنوان یک بازیگر به هر کدام از این مدیومها به یک اندازه نیاز دارم. خیلی دوست دارم در سینما دیده شوم اما تئاتر، هویت من است.
بیشتر بخوانید:
معرفی بازیگران سریال «زمین گرم»
مشاهده و دانلود سریال «زمین گرم»
ا.ا/ س.م