در این گزارش نگاهی به فیلم سینمایی «رفیق بد» انداختهایم.
به گزارش آیفیلم، فیلم هفته این هفته شبکه آی فیلم «رفیق بد» به کارگردانی عباس احمدی بود. با این حال این فیلم را بیشتر باید اثری از ایرج طهماسب و حمید جبلی دانست که هم نویسندگان فیلمنامه آن بودند و هم بازیگران اصلی آن. ضمن اینکه خود آنها به مثابه یک زوج هنری همواره در ذهن مخاطب به عنوان رفقایی شفیق شناخته می شوند و شاید از همه مهم تر اینکه ساختار قصه و جنس کمدی آن متاثر از آثاری است که این دو با هم ساخته اند.
شاید بر این اساس گزافه نباشد که فیلم «رفیق بد» را روایتی از دوستی و رفاقت این زوج هنری بدانیم که البته رفیق های خوبی برای هم هستند. البته آنها پیش از این در فیلم «زیر درخت هلو» هم داستانی بر مبنای رفاقت را روایت کرده بودند. قصه «رفیق بد» از این قرار است که حبیب(ایرج طهماسب) پس از سال ها به ایران برمی گردد و سراغ دوست قدیمی اش عزیز(حمید جبلی) که در یک آسایشگاه روانی بستری است، میرود. عزیز حرف نمیزند و حبیب را نمیشناسد. به توصیه پزشک، حبیب به تعریف ماجرای دوستی خود و عزیز در حضور او میپردازد. فیلم از رفاقت های اصیل و خالصانه و با مرام و معرفتی می گوید که حالا سال هاست که کمرنگ و چه بسا به یک ضرورت اجتماعی و اخلاقی در جامعه معاصر بدل شده. از این حیث فیلم «رفیق بد» ضمن آن سویه های سرگرم کننده اش، یک تلنگر اخلاقی هم به مخاطب می زند و می خواهد رفاقت های بی کلک را به یاد مخاطب بیاورد. از این رو نباید فیلم را یک کمدی به معنای متعارفش دانست و حتی می توان در ذات آن رد یک لبخند تلخ را پی گرفت که از یک تراژدی حرف می زند.
به عبارت بهتر می توان گفت خنداندن در دل این قصه وجود دارد؛ اما هدف آن نیست، بلکه هدف توجه دادن خردمندانه به فقدان دوستی ها و رفاقت هاست. دوستانی که هم رفیق گرمانه بودند هم گلستان.
«رفیق بد» روایت خطی را برای طرح و بیان داستان خود انتخاب نمی کند، بلکه از طریق فلاش بک ها به ویژه در میانه داستان تلاش می کند مفهوم رفاقت را در یک بازگشت به گذشته و قیاس با حال و در واقع در پیوندزدن با خاطره، معنا و روایت کند. فیلم سرشار از لحظات احساسی است که یا اشک شوق به چشم ها می آورد یا بغضی به گلو. احساساتی که در آن برانگیختگی های عاطفی ناشی از رفاقت را می توان تجربه کرد. با این حال فیلم در ورطه سانتی مانتالیسم و احساسی گری هندیوار گرفتار نمی شود و تجلی حسی آن در خدمت بازنمایی مفهوم و کارکردهای رفاقت است. شوخی ها و شیطنت های مردانه حبیب و عزیز هم در این میان به تلطیف شدن موقعیت درام کمک می کند.
فیلم همچنین صحنه های تعقیب و گریزی هم کم ندارد که هم بر هیجان قصه می افزاید و هم ریتم و ضرب آهنگ تندتری به آن می بخشد. در کنار زوج طهماسب و جبلی، باید بازی ریما رامین فر و ژاله صامتی را هم که به نوعی به تعادل جنسیتی در قصه و بالانس شدن داستان کمک کردند، از یاد نبرد. با این حال فیلم «رفیق بد» را می توان در ستایش رفاقت های مردانه توصیف کرد که در اینجا «مردانه» هم ناظر بر سویه جنسیتی ماجراست و هم سویه اخلاقیاش که مردانگی را به معنای معرفت و جوانمردی تعریف می کند. اما از آنجا که رفاقت ها همیشه لحظات شیرین نیست و تلخی ها و دلخوری ها و قهر و آشتی هایی هم دارد، لحن قصه نیز متناسب با این ویژگی ها دچار نوسان است و شاهدیم برخی لحظات سرشار از شوخی و لبخند است و برخی از لحظات هم جدی و حتی غمگین می شود.
در واقع وقایع خودشان داستان را پیش می برند و ما چیزی را عامدانه وارد آن نمی کنیم. این اتفاقات باید پیش می آمدند و جایی که بامزه بوده، بامزه شده و جایی که جدی بوده، جدی شده است. شاید اگر دو بازیگر دیگر به غیر از ایرج طهماسب و حمید جبلی نقش این دو رفیق را در فیلم بازی می کردند، آنقدر تاثیرگذار نبود. رفاقت آنها به عنوان شخصیت حقیقی در ذهن مخاطب به باورپذیری رفاقت آنها در شخصیت نمایشی کمک کرد. آنها البته خود را نه زوج کمدی که زوج هنری می دادند و در این باره گفته اند: «ما زوج هنری هستیم. زوجهای کمدی معنی دیگری دارند. مثلا لورل و هاردی، چیچو و فرانکو و... زوجهای کمدی سینما هستند. این شخصیتها همیشه ثابت هستند و این قصه است که تغییر میکند. در زوجهای کمدی، عمدتا یکی عاقل و دیگری خنگتر است. این فرمول فیلمهای کمدی است. ما به هیچ وجه نخواستیم کار یک زوج کمدی را انجام دهیم و قطعا این کار را هم نکردیم. حتی کارهای ما نزدیک به کارهای لورل و هاردی هم نیست. شاید بعدا بخواهیم این رویه را دنبال کنیم؛ اما بیشتر به عنوان دو همکار با هم کار می کنیم.»
سید رضا صائمی
ه خ/ط ه