به بهانه بازپخش «آینههای نشکن» از آیفیلم فارسی، با جواد اردکانی کارگردان این سریال به گفتگو پرداختهایم.
به گزارش آیفیلم، بازپخش سریال «آینههای نشکن» با توجه به پرداخت آن به مسائل هستهای ایران و چالشهای آن در شرایط کنونی که افکار عمومی اهتمام بیشتری به آن پیدا کرده، میتواند یک تمهید هوشمندانه و زمان شناسانه باشد. «آینههای نشکن» نخستین سریال تلویزیونی با موضوع انرژی و دانش هستهای است که نقش سرویسهای جاسوسی را در اخلال در توسعه آن به نمایش میگذارد. به همین بهانه با جواد اردکانی کارگردان این سریال گفتوگو کردهایم که در زیر میخوانید.
«آینههای نشکن» را میتوان جزو نخستین سریالهای تلویزیونی درباره دانش هستهای و چالشهای آن در ایران دانست. چه شد که به سراغ ساخت مجموعهای با این موضوع رفتید که مسبوق به سابقه نبود و بالطبع ریسک پذیری بالایی داشت؟
واقعیت این است که «آینههای نشکن» اولین کاری بود که در حوزه سریال سازی با موضوع مسائل هستهای تولید شد. قطعا همت مسئولان و مدیران وقت سازمان که نسبت به این مسئله دغدغه داشتند و مدیر شبکه مربوطه برای اجرایی شدن آن خیلی کمک کرد. ضمن اینکه برای خود من هم نه فقط به عنوان کارگردان که به عنوان یک شهروند ایرانی هم این مسئله خیلی حیاتی بود و نسبت به آن دغدغه داشتم و تصورم این بود و هست که رسانه نباید از جامعه عقب بیفتد و بیش از این باید جریان ساز باشد و اذهان عمومی را با دغدغههای ملی آشنا کند. به این دلایل به سراغ ساخت سریال «آینههای نشکن» رفتم. خوشبختانه آقای نیرومند که آن زمان مدیر طرح و برنامه شبکه دو بودند در ساخت این مجموعه نقش تعیین کنندهای داشتند.
بیشتر بخوانید:
جدیدترین سریال آیفیلم در صفحه کودک و نوجوان
به نظر میرسد طرح مسائل مربوط به دانش هستهای در یک سریال تلویزیونی سخت و خشک باشد و به همین دلیل شما آن را در بستر ژانر جاسوسی و معمایی روایت کردید.
دقیقا همینطور است. چون موضوعات علمی به ویژه مسائل پیچیده هستهای برای مخاطب عام قابل فهم نیست یا دستکم دشوار است. بنابراین باید برای روایت فهمپذیر موضوع، قصه طراحی کرد. اما اینکه قصه به سمت فضای جاسوسی و امنیتی رفت هم به این دلیل بود که مسئله هستهای در ایران از همان ابتدا هم با مسائل سیاسی و امنیتی گره خورده بود و صرف یک مسئله علمی نبود. در واقع مسئله هستهای همواره تحت تاثیر رفتارهای سرویسهای بیگانه بوده و هست و اساساً بخش عمده چالشهای ما در دانش هستهای مربوط به همین مشکلات و موانعی بود که این سرویسهای جاسوسی ایجاد میکنند؛ لذا روایت قصه در بستر جاسوسی صرفا یک تمهید دراماتیک نبود، بلکه نگاهی واقعگرا به بازنمایی سوژه هم بود. ضمن اینکه ما در این زمینه تحقیق و پژوهش هم انجام دادیم و هم دوستان سازمان انرژی اتمی از جمله دکتر کرمی به ما مشاوره دادند و هم در مراحل اجرایی از صفر تا صد آن با ما همکاری داشتند.
آقای اردکانی ظاهراً نام ابتدایی سریال «فتانه» بود. چه شد که به «آینههای نشکن» تغییر کرد؟
بله. در واقع اسم شخصیت اصلی ما در قصه «فتانه» بود که همان را عنوان سریال هم گذاشته بودیم، منتها مدیران تلویزیون معتقد بود که اسم مناسب برای این سریال نیست و باید عوض شود. زمانی که ما در دوبی مشغول فیلمبرداری بودیم، دوستان شبکه که در حال آماده سازی برای پخش سریال بودند، دو تغییر را به من اطلاع دادند. یکی اسم سریال بود و اینکه آینههای نشکن وجوه امنیتی بیشتری دارد تا فتانه و یکی هم ترانهای بود که به عنوان تیتراژ و با صدای امیرحسین مدرس پخش شد.
از جمله ویژگیهای سریال، تعدد شخصیتها و بازیگر است که برخی به آن نقد وارد کردهاند که برخی از آنها در قصه به حال خود رها شدند. نظر شما در این باره چیست؟
خب در سریال با قصه طولانیتری نسبت به فیلم مواجهیم. ضمن اینکه این قصه دارای داستانکهایی بود که هر کدام شخصیت و بازیگر لازم داشتند. البته من باید بدانم منتقدین کدام شخصیت را رها شده میدانند تا بتوانم آن را بررسی کنم. با این حال برخی ازشخصیتها سهم کمتری در پیشبرد قصه دارند که این به معنای رها شدگی آنها نیست.
به نظرم شما در استفاده برخی از بازیگران یک ریسک کردید که البته ریسک موفقی بود؛ مثلا انتخاب سعید نیکپور برای ایفای یک نقش منفی؛ موافقید؟
ببینید درباره برخی از نقشها مثل نقش آقای نیکپور یا خانم آزیتا حاجیان نیاز به بازیگرانی داشتیم که به محض وردشان به قصه، تماشاگر حدس نزند که اینها بدمنهای قصه هستند. بلکه یک جایی از غصه متوجه این مساله شوند و نوعی غافلگیری اتفاق بیفتد. در واقع نمیخواستم برای نقشهای منفی بازیگری انتخاب کنم که نقشهای منفی متعدد بازی کرده و مخاطب چنین ذهنیتی درباره آنها دارد؛ در آن صورت بخش مهمی از تعلیق درونی درام از بین می رفت. در واقع نداشتن یک عقبه ذهنی منفی از بازیگر در ذهن تماشاگر لازم بود تا آشنایی زدایی و تاثیرگذاری آن به واسطه حضور بازیگرانی مثل آقای نیکپور و خانم حاجیان رقم بخورد.
بازبخش این سریال از شبکه آیفیلم را در این مقطع زمانی چطور ارزیابی میکنید؟ چون به نظر میرسد در شرایط کنونی حساسیتها یا توجهها نسبت به مسائل هستهای به واسطه برخی حوادث اجتماعی که در این باره رخ داده بیشتر شده و چه بسا همین مسئله باعث توجه بیشتر یا جدیتر به این سریال شود.
به نظر مسئله هستهای یکی از زندهترین و ملیترین دغدغههای جامعه ماست و جا دارد که رسانه به آن بپردازد؛ و به نظرم سریال سازی و تولید آثار نمایشی در این باره یکی از موثرترین راهکارهاست و به همین دلیل من تولید سریال درباره مسائل هستهای را نه صرفاً یک نیاز سرگرم کننده، بلکه یک ضرورت آگاهیبخش میدانم. من متاسفم که درباره این مسئله سریال سازی صورت نمیگیرد، در حالی که جامعه ما نیاز دارد تا از ابعاد مختلفی به مسئله هستهای در آثار نمایشی پرداخته شود. ضمن اینکه از مدیران شبکه آیفیلم میخواهم وقتی سریالی را روی آنتن میبرند، بازخورد آن و نظرات مخاطبان سریال را هم در اختیار عوامل سریال به ویژه تهیه کننده و کارگردان اثر قرار دهند تا این بازپخش به درک بهتر سازندگان سریال از تاثیرگذاری یا میزان رضایت مخاطب کمک کند.
به قلم سیدرضا صائمی برای وبسایت آیفیلم
ا.ا / ط ه