به بهانه بازپخش سریال «مدینه» از آیفیلم فارسی، نگاهی به این سریال پرمخاطب انداختهایم.
به گزارش آیفیلم، سیروس مقدم نه تنها یکی از پرکارترین سریالسازان تلویزیونی است، که یکی از کارگردانهایی است که بیشترین سریالهای زنانه یا زنمحور تلویزیون را ساخته است. اتفاقاً شهرت او به یکی از همان جنس سریالها باز میگردد. سریال «نرگس» که در زمان خودش با اقبال بالای مخاطبان همراه شد؛ سریالهای «ریحانه»، «تا ثریا» و «مدینه» نیز قصههای زنمحور بودند که هر کدام بخشی از چالشهای زنان در زندگی فردی و اجتماعی را روایت میکردند. زنانی که قهرمان قصه و زندگی خودند و در واقع زن سهم عمدهای در پیشبرد قصه دارد.
«مدینه» و «تا ثریا» از این حیث سنخیت دراماتیکی و اخلاقی بیشتری با هم دارند. از یک سو محور اصلی قصه هستند و از سوی دیگر وضعیت اخلاقی آنها در نسبت با مسئله «ربا» دستمایه قصه قرار میگیرد. هر دو مسئولیت و سرپرستی خانواده را به عهده دارند. مدینه البته در گستره سختتری، مدیریت یک کارخانه را به عهده دارد. او که همسرش در دریا غرق شده، کارخانه بهجا مانده از او را با پسر خواندهاش بهمن (مهرداد صدیقیان) که از بچگی او را بزرگ کردهاست، اداره میکند. عبدی (مهدی سلطانی) شریک کارخانه پس از مرگ جهان (آتیلا پسیانی) همسر مدینه، مشکلاتی برای مدینه در کارخانه به وجود میآورد که در پی آن مدینه و بهمن قصد خرید سهم او را میکنند بهمن در حمایت از مدینه برای خرید سهم عبدی پول نزول میکند، اما با مرگ عبدی همه چیز پیچیده میشود و مدینه و بهمن مجبور میشوند برای پرداخت پولهای نزولی، کارخانه را بفروشند؛ اما صاحب جدید کارخانه در ازای دادن سهمی از کارخانه به بهمن شرطی برای او میگذارد که انجام آن برای بهمن بسیار دشوار است. در واقع مدینه در یک بزنگاه اخلاقی قرار گرفته و میان حفظ زندگی و حفظ آبرویش به چالش میافتد.
بیشتر بخوانید:
آشنایی با بازیگران سریال مدینه
در اینجا شاهد یک نبرد اخلاقی زنانه هستیم. تعارضات و کشمکشهای درونی مدینه با خود در بستر موقعیت زنانهاش با پس زمینههای اجتماعی، موقعیت دشواری را برای تصمیم و انتخاب او ایجاد میکند که هم قصه را تعلیقپذیر کرده و جذاب میکند و هم مخاطب را با قهرمان قصه در این رمزگشایی همراه میسازد؛ به ویژه بازی خوب پریوش نظریه در نقش مدینه، این همراهی را بیشتر میکند.
او تلاش کرده شمایلی از زن مستقل و مقتدر را به تصویر بکشد که تلاش میکند مواجهه کنشگرانه با محیط پیرامونی خود و چالشهای آن داشته باشد. چه بسا نام مدینه که از مدنیت و تمدن میآید و سویه دینی هم دارد، برساخته همین ویژگیهای رفتاری باشد که به شکل نمادین، خصلتهای اخلاقی او را صورت بندی میکند.
او بر خلاف «ثریا» که شخصیتی ترسوتر و محافظه کار داشت، هم شجاعتر است و هم با تدبیرتر. ویژگیهایی که به نوعی به او کاریزمای زنانه میبخشد و به مولفه مهمی در پیشبرد قصه بدل میشود.
از آن سو نیز «شبنم مقدمی» در نقش «روحی» به خوبی از پس یک نقش منفی برمیآید و از طریق این دوقطبی و رویارویی، قهرمان و ضد قهرمان زن شکل میگیرد و جدالی زنانه را رقم میزنند. با این حال، استفاده زیاد از فلاشبک که برای روایت و بازنمایی گذشته به کار رفته، از یک سو و حجم تصاویر هوایی از حیث شکل روایت، از جمله ضعفهای سریال است که میتوانست حجم کمتری داشته باشد که به نقطه تعادل در کانون درام برسد. با این حال دوربین امیر معقولی حضور راحت و سیال در صحنه دارد و توانسته با استفاده از برخی بازیهای فرمی، در خدمت بازنمایی مضمونی اثر باشد. معقولی در برخی صحنهها که التهاب بیشتری دارد از دوربین روی دست استفاده کرده و در صحنههای عادی نیز از فیلمبرداری سه پایه بهره میگیرد.
سیروس مقدم در این مجموعه هم از سعید نعمتالله به عنوان فیلمنامه نویس بهره میبرد که ادبیات ویژه خود را در دیالوگ نویسی دارد. دیالوگهایی که از سویههای زیبایی شناسی و کلامی خوبی برخوردار است اما گاهی غلظت آن به رئالیستی بودن قصه لطمه میزند و یک پارادوکس دراماتیکی ایجاد میکند.
اما آنچه هسته معنایی سریال «مدینه» و پیام اخلاقی برساخته آن است، تقبیح ربا و رباخواری است. با توجه به اینکه «مدینه» سریال مناسبتی ماه رمضان بود، این عنصر مفهومی در آن برجسته شد. فیلم البته از منظر اخلاقی به ربا نگاه میکند نه بررسی دلایل اقتصادی و اجتماعی آن. گرچه در قصه میتوان برخی از این دلایل را هم به شکل ساختاری ردیابی کرد. علیرغم برخی ضعفها و کاستیهای دراماتیک یا تحلیلی در پردازش سوژه، «مدینه» و «تا ثریا» را میتوان سریالهای قابل قبولی در پرداخت نمایشی به برخی معضلات اقتصادی از جمله ربا دانست که به تاثیرات مخرب آن بر سرشت و سرنوشت آدم ها میپردازد.
به قلم سیدرضا صائمی برای وبسایت آیفیلم
ا.ا / ط ه