پانزدهم آذر هزار و سیصد و هفتادوپنج دردانه سینمای ایران چشم از جهان فروبست و برگی مهم از سینمای ملی ایران را برای همیشه از درخت شکوهمند این هنر بر زمین افتاد؛ به احترام سالروز درگذشت این فیلمساز تکرارناشدنی خاطره بازی کردیم با مهمترین آثار او.
علی حاتمی در سينمای ايران مانندی ندارد؛ او توانست سبک فیلمسازی منحصر به خود را در سينمای ايران پایهگذاری کند. علی حاتمی و شیفتگیاش به تاريخ دو سده اخير سنگ بنای فیلمهایی شدند که از آنها بهعنوان ایرانیترین فیلمهای تاريخ سينمای کشورمان ياد میکنند. لقب سعدی سينمای ايران را اولين بار جمشيد مشایخی به زندهیاد حاتمی داد؛ بازيگری که سابقه دوستی و همکاری زيادی با او داشت و در فیلمهای متعددش، نقشآفرینی کرد. مشايخی معتقد است: علی حاتمی فیلمسازی بود که با دوربين شعر میسرود و سبک نگارش خاصش او را از ديگر همنسلانش متمايز میکرد.
بااینکه حاتمی سالها در کسوت یک نویسنده و نمایشنامهنویس فعالیت مستمری در تلویزیون آن زمان و همینطور درصحنههای تئاتر داشت، اما موفقیت او در به صحنه بردن نمایش «حسنکچل» بود که راهش را به دنیای فیلمسازی باز کرد.
معروف است که علی حاتمی وقتی فیلم سینمایی «حسنکچل» را برای مقامات وزارت فرهنگ و هنر نمایش میداد، خود بیرون راهرو قدم میزد و استرس فراوانی داشت. او هیچ تلقیای از چگونگی مواجهه تماشاگران – که بیشترشان جزو مدیران سینمایی آن دوره بودند- نداشت و این موضوع بر اضطرابش میافزود، اما پس از گذشت دقایقی و با شنیدن صدای خنده حضار تماشاگر، او با خوشحالی فریاد میزد که: “کارگردان شدم”
علاقه او به سینمای تاریخی موجب برداشتهای شخصی حاتمی از بیشتر وقایع و رخدادهای تاریخی شد؛ او در فیلم «ستارخان» همان ستارخان سردار ملیای را میدید که خود میخواست باشد. کمالالملک او بازتابی از تلقیهای او در تورق صفحات تاریخ و شالوده سالها تحقیقش در متون قدیمی بود.
هنوز شخصیتی که علی حاتمی از «امیرکبیر» در سریال معروف «سلطان صاحبقران» در برابر دیده تماشاگران قرارداد، پذیرفتنیترین شخصیت نمایشی است که از این اسطوره تاریخی بهدستآمده است.
عمر کوتاه این ادیب سینما، هرچند نگذاشت ماندگارهای بیشتری بر تارک سینمای ایران قرار گیرد، اما زنده یاد حاتمی در سینمای و فرهنگ و هنر این مرزوبوم، یادگاران بسیاری از خود بهجای گذاشت؛ خیل تولیدات متنوعی که در شهرک سینمایی جلوی دوربین رفته و میروند، نمیگذارد خاطره این سینماگر بزرگ از اذهان زدوده شود.
ب س/ط ه