این که یک مجموعه عروسکی توانسته بیش از دو دهه در اوج بماند و مخاطبانی از چند نسل را با خود همراه کند، اتفاق کوچکی نیست. همه چیز به یک گروه سازنده خلاق، خوشفکر و همراه باز می گردد. ما ایرانی ها اصولا و عموما چندان اهل کارهای گروهی نیستیم و معمولا ساز خود را کوک می کنیم؛ ایرج طهماسب و حمید جبلی اما خلاف این نظریه را اثبات کرده اند. موفقیت کلاه قرمزی و دوستانش در وهله اول به همفکری و همدلی این دو هنرمند پیشکسوت و قدیمی باز می گردد. طهماسب و جبلی بیش از دو دهه است که با یک کار گروهی روی ابرها سیر می کنند و قله های موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند. اول کلاه قرمزی بود، بعد پسر خاله آمد، سپس پسرعمه زا، به دنبالش فامیل دور و بچه و جیگر و ببعی و گابی و آقای همساده و عزیزم ببخشید و این آخری هم دیبی. همه هم با دست پر؛ تکیه کلامی، خصوصیتی، حساسیتی، چالشی، طرز تفکر خاصی و....
شاید مهم ترین عاملی که سبب ساز شده مجموعه کلاه قرمزی برای بیش از دو دهه یکه تاز میدان باشد و در اوج، به روز بودن و تطابق با زمان است. کلاه قرمزی فرزند زمانه خویش است و بسان بسیاری از آثار عروسکی تلویزیون، در گذشته نمانده و از زمانه عقب نیفتاده. فراتر از آن، زوج طهماسب و جبلی در هر سری، یکی دو عروسک جدید به مجموعه اضافه کرده اند تا اثرشان رویه فرسایشی پیدا نکند و نشانه ای از تکرار نداشته باشد و برای مخاطب ملال آور نشود. کار این عروسک های جدید چنان بالا گرفته و به چنان محبوبیتی دست یافته اند که حالا دیگر کلاه قرمزی و پسرخاله کاملا در سایه آنها قرار گرفته اند و به حاشیه رانده شده اند. این هم نوعی سنت شکنی است که عوامل کلاه قرمزی به نام خود ثبت کرده اند.
رصد آثار عروسکی ساخته شده در چهار دهه گذشته نشان می دهد که حتی محبوب ترین برنامه ها و مجموعه ها هم پس از مدتی به مدار کلیشه افتاده اند و آن قدر خود را تکرار کرده اند تا به تاریخ پیوسته اند. در این میان، کلاه قرمزی یک استثناء است. این مجموعه عروسکی نه تنها توانسته حداقل با سه نسل از بینندگان تلویزیون ارتباط تنگاتنگ برقرار کند که فراتر از آن، این مخاطبان را برای خود حفظ کرده است. بیننده ای که سال های میانی دهه 70 و در سن کودکی پای تلویزیون می نشست تا شاهد شیرین زبان های کلاه قرمزی برای آقای مجری باشد، حالا در جوانی نیز همچنان طرفدار پرو پا قرص این مجموعه است. و این ها همیشه نشانه ای است بر پویایی و به روز بودن یک اثر نمایشی. کلاه قرمزی و دوستانش محبوب همه نسل ها هستند و جامعه مخاطبان هدفی از همه اقشار و با هر خاستگاه اجتماعی و هر سن و سالی را پوشش می دهند.
یکی دیگر از دلایل موفقیت مجموعه کلاه قرمزی، علاوه بر جذابیت های ذاتی کار عروسکی، وسواس طهماسب و جبلی در طراحی شخصیت ها است. همین دقت باعث شده که ریزه کاری های اخلاقی و رفتاری هر کاراکتر به خوبی استخراج و روی آن بنشیند. اصولا هر یک از شخصیت های عروسکی این اثر، طیف و گروهی از جامعه را نمایندگی می کنند. یکی زیادی خوش بین و بی خیال است، دیگری مملو از استرس و پر از این پرسش که دیگران چه قضاوتی درباره اش دارند. آن یکی به شدت مسئولیت پذیر است و دلسوز؛ این یکی به غایت درجه بی خیال و سرخوش. عروسکی عقده خودکوچک بینی دارد و به مقام اسب رسیدنش آرزوست و گوسفند کوچکی انگلیسی را چون زبان مادری صحبت می کند. درهم آمیختن واقعیت و فانتزی.
همین شخصیت پردازی اصولی موجب شده که هر یک از این عروسک ها، همچون یک کاراکتر واقعی از یک وجهه و شخصیت مستقل و واقعی برخوردار شوند و همین مهم، به باورپذیری شان از سوی مخاطب کمک شایانی کرده است.
هماهنگی کامل میان عروسک گردانان و صداپیشه ها به ملموس شدن هر چه بیشتر مجموعه کلاه قرمزی یاری رسانده و اثری دلخواه و محبوب را برای همه اقشار سنی فراهم آورده است. از سوی دیگر، دست صداپیشه ها برای بداهه گویی بازگذاشته شده تا خلاقیت های شخصی هم در جذابیت مجموعه دخیل باشد.
هرچه هست به جرات می توان گفت بازپخش سری های قبلی مجموعه کلاه قرمزی می تواند بهترین گزینه برای آی فیلم فارسی باشد. اثری جذاب که تاریخ انقضاء ندارد و نمایش دوباره اش برای مخاطبان خاطره انگیز و دلپذیر است.
نویسنده : زهرا صلواتی
ط ه/ط ه