ایرانگردی
در این گزارش نگاهی به شخصیتهای سریال «پشت بام تهران» انداختهایم.
به گزارش آیفیلم، بازیگران دیالوگ های آهنگینشان را با عشق و علاقه ای بیان می کنند که خوب معلوم است خودشان از آن ها کیف می کنند. حالا این که چند درصد ملت این طوری حرف می زنند و چقدر این نوع لحن باورپذیر است به کنار. فیلمنامه سعی دارد تا همه شخصیت های سریال را به نوعی خاکستری نشان دهد و هیچ کدام آن ها خوب مطلق نباشند. به همین دلیل هم نقش ها هرکدامشان اشتباهاتی را با خود به همراه می آورند تا خیلی خوب به بیننده فرصت قضاوت درباره آن ها را بدهد. در مطلب زیر درباره کاراکترهای بیشتر دیده شده این سریال می خوانید.
۱- غیاث، کامبیز دیرباز
کامبیز دیرباز نمونه بارز یک قربانی است که بیننده باید دلش برای او بسوزد، چون هم به دلیل عشق و عاشقی خواسته یا ناخواسته به زندان افتاده و هم اینکه وقتی قرار است از زندان آزاد شود، انوشه و هاله کاری می کنند تا پدرش به استقبال او نرود! او بعد از آزاد شدن از زندان هم، باز هم به دلیل جبر یا عشق(!) به ازدواج با اختر معتاد تن می دهد. نقش غیاث که از همان ابتدا توسط نویسنده برای کامبیز دیرباز نوشته شده بود، در مسیر سریال های همیشگی ایرانی از یک شخصیت عقده ای انتقام جو تبدیل به یک آدم متنبه می شود که با مشکلات کنار می آید و به جای این که به دنبال حل این مشکلات باشد، صورت مسئله های جدید پیش پای او قرار می گیرد. اما در مسیر داستان و با محکم شدن ایمانش و مدیریت کردن زندگی خود، مشکلاتش را از پیش پا بر می دارد.
۲- آهی امیرعلی، سام درخشانی
آهی همان گونه که به یک باره سوار ماشین هاله می شود تا جواهرات پدرش را نجات دهد، همان گونه هم نسبت به هاله احساس عشق می کند! و اتفاقا در رسیدن به این عشق هم با وجود قاتل شناخته شدن پدرش در ماجرای مرگ آقاولی (پدر هاله) موفق است! او در موقعیت های مختلف، ری اکشن های متفاوتی از خود بروز می دهد. آهی تا زمانی که در شرایط خوب و متعادل قرار دارد، طبیعتا رفتار شایسته ای هم از خود بروز می دهد، اما وقتی در تنگنا قرار می گیرد، واکنش های منفی از خود نشان می دهد. سام درخشانی هم زمان با بازی در این سریال، مجموعه ماتادور را هم کار می کرد.
۳- هاله، اندیشه فولادوند
هاله دختر انوشه است که کمی برای بازی کردن در نقش دختر جوانی که تازه وارد دانشگاه شده و عزیزکرده پدر و مادرش هم هست، سنش بالا باشد. اما او سعی کرده تا بی دست و پا بودن و لوس بودن را به بهترین شکل نشان دهد. او که محصول عشق آقاولی و انوشه است، گرفتار عشقی ناگهانی با آهی می شود و وارد زندگی با او می شود.
۴- اختر، آزاده صمدی
اختر دختر معتادی است که قرار است خیلی خلاف باشد و این حس را هم به بیننده منتقل کند. گرچه گاهی اسیر گل درشتی در بازیگری می شود، اما تلاش او برای رسیدن به این نقش مشهود است. او جزو نقش های مهم سریال است که با روحیات اخاذی و دزدی و اعتیادی که دارد، هم در معرض آسیب اجتماعی دیگر است و هم این که عاشق می شود و هم دردسرهای زیادی در ادامه ماجرا تحمل می کند. این دومین همکاری آزاده صمدی با بهرنگ توفیقی است و او پیش از این در سریال «انقلاب زیبا» با او کار کرده است.
5- عبد، علیرضا آرا
عبد، شوهر سابق اختر است که در دانشگاه با او آشنا شده و همسر قبلی اش سعی می کند تا با نزدیک شدن به زندگی او هم فرزندش را ببیند و هم عبد را تیغ بزند. او نقش کوتاهی در این سریال دارد که جای کار بسیاری هم نداشته است، چون او مردی است که باید در عین خانواده دار بودن، از عقده های زن قبلی معتادش بترسد. علیرضا آرا با نام قبلی علیرضا محمدی بازیگر تئاتر است که اتفاقا با کارگردان های جوان اما مطرح تئاتر کار کرده است. در این سریال با این که نقش کوتاهی را بر عهده دارد، اما می تواند گام مهمی محسوب شود.
۶- انوشه، لعیا زنگنه
زن دوم آقا ولی است و به اندازه کافی عشوه و ناز دارد تا آقا ولی از انتخابی که کرده است، پشیمان به نظر نرسد. انوشه عاشق همسرش است که البته در واقعیت می تواند جای پدرش را داشته باشد! به دلیل همین علاقه هم حاضر نیست باعث رو به رویی غیاث، پسر سرکش آقاولی با او شود، چون مدام نگران از دست دادن شوهرش است و با همین نگرانی هم مقابل مادر آقا ولی قرار می گیرد. زنگنه که بازیگر بدی نیست، برای بازی در نقش انوشه از هیچ تلاشی دریغ نکرده است.
۷- آقاولی، بهزاد فراهانی
آقاولی شوهر مهربان انوشه و پدر دلسوز هاله است. او مدت زیادی در این سریال بازی نکرده است، چون نقش کوتاهی داشته. در نهایت هم به دلیل ناراحتی قلبی و باتری داشتن در قلبش که بارها و بارها بر آن تاکید می شود، پس از مواجهه با پدر آهی می میرد. بهزاد فراهانی هرچند بازیگری قدیمی است و نقش های تاثیرگذار بازی کرده است، اما تماشای علاقه او و انوشه نه تنها خوب از آب درنیامده، بلکه در برخی موارد بیننده را دل زده می کند. طوری که ترجیح می دهید در آن لحظات حواستان را به جایی پرت کنید.
ه خ/ ص گ