یکی از اصلیترین دلایل محبوبیت سریال «مرگ تدریجی یک رویا» بازیگران آن است.
به گزارش آیفیلم، اولین سریال فریدون جیرانی که از جمعه در حال پخش از آیفیلم است با استقبال خوبی از سوی مخاطبان موجه شده که یکی از دلایل آن را میتوان بازیگران این سریال دانست.
دانیال حکیمی:
با به اتمام رساندن دوران دبیرستان خود با دیپلم اقتصاد، در ادامه وارد مدرسه عالی بازیگری شد و توانست تحصیلات خود را در سال ۱۳۶۳ در این رشته به پایان برساند. حکیمی دوره بازیگری سال ۱۳۶۳ را زیر نظر حمید سمندریان گذراند و در همان سال نمایش های دانشجویی ای را نیز به اجرا رساند. حکیمی بازی در تلویزیون را از سال ۱۳۶۶ با سریال «مرغ حق» آغاز کرد و ورودش به سینما به فیلم «مخترع ۲۰۰۱» به کارگردانی امیر توسل و سال ۱۳۷۰ برمی گردد، با معرفی دانیال در این فیلم او با حضور مجدد در تلویزیون و با ایفای نقش در سریال های «خواب و بیدار»، «ولایت عشق» و «خانه پدری» به چهره ای شناخته شده مبدل شد. دانیال که در سال ۱۳۸۶ موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد تئاتر شد، با زیبا هاشم زاده ازدواج کرده و حاصل این ازدواج دو فرزند با نام های دایانا و دانا است.
سامیه لک:
او اولین مورد بازیگری خود را در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» تجربه کرد و به سرعت محبوب شد.
سامیه لک در آثاری همچون «نیلم»، «زیر نظر»، «ترور خاموش»، «آنام»، «قلب یخی»، «مرگ تدریجی یک رویا» به عنوان «بازیگر» حضور داشته است.
ستاره اسکندری:
دانش آموخته مترجمی زبان است بنا به گرایش و علاقه اش به بازیگری و هنر، تحصیل را رها کرد و به بازیگری در تئاتر روی آورد. از آغاز فعالیت خود در تئاتر سه بار کاندید دریافت جایزه از جشنواره تئاتر دانشجویی شد. در سال ۱۳۷۵ فعالیت حرفه ای خود را با فیلم سینمایی «حریف دل» ساخته عبدالرضا گنجی آغاز کرد. وی در سریال پر مخاطبی با عنوان «نرگس» ادامه نقش مرحوم پوپک گلدره را بازی کرد و پس از آن به چهره ای شناخته شده مبدل گشت. وی خواهر لاله و سارا اسکندری است که آنان نیز از چهره های هنری در عرصه سینما به شمار می روند. ستاره در سال ۱۳۷۹ موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره تئاتر فجر، برای بازی در نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره روز» شده است.
آشا محرابی:
آشا محرابی، دختر اسماعیل محرابی، در آثاری همچون «سهشنبه شب»، «سرقت نحس»، «موشگیر»، «برنا»، «آشوب»، «هشت و نیم دقیقه»، «چرخ فلک»، «با ستاره بودن»، «عشق و خیانت»، «دو لکه ابر»، «جنون»، «نیم»، «آمین»، «همه چیز آنجاست»، «بچه نشو»، «وارونگی»، «سرزمین کهن (سرزمین مادری)»، «پاشنه بلند»، «حبیب»، «ساختمان 85»، «تاوان»، «قلب یخی»، «بی خوابی»، «از رییس جمهور پاداش نگیرید»، «به امید دیدار»، «مسافرخانه سعادت»، «مرگ تدریجی یک رویا» به عنوان «بازیگر» حضور داشته است.
مهسا کرامتی:
تحصیلات عالی خود را در رشته مدیریت بازرگانی به پایان رساند و به دنبال علاقهای که به بازیگری داشت به سمت این رشته سوق یافته و نخستینبار طعم بازیگری مقابل دوربین را با فیلم «تویی که نمی شناختمش» چشیده است. مهسا با حضور در تلویزیون و ایفای نقش در «قرارگاه مسکونی» به کارگردانی جواد رضویان بیشتر شناخته شد و پس از آن در سریالهای «مرگ تدریجی یک رویا» و «شهریار» به ایفای نقش پرداخت. وی که همسر راما قویدل (کارگردان) است، نقطه عطف کارنامه هنری خود را با نقشآفرینی در مجموعه «خط قرمز» رقم زده است و در سینما با فیلم «محیا، ۱۳۸۶» ساخته اکبر خواجوی بار دیگر توانایی خود در بازیگری را در کنار شهاب حسینی و آزیتا حاجیان نشان داده است.
ناصر طهماسب:
طهماسب، آذر ماه سال ۱۳۱۸ در تهران متولد شد و چندی بعد از به اتمام رساندن دوران تحصیلی خود به هنر گرایش یافت. صدای او یادآور بازیگرانی چون هارولد لوید، آنتونی پرکینز، هنری فوندا و بسیاری دیگر است. ناصر فعالیتهای حرفهای خود را از سال ۱۳۴۰ با دوبله شروع کرد و بعدها به عنوان مدیر دوبلاژ نیز مشغول به کار شد، او میتواند با تبحری خاص و صدای کارکشته و پختهاش تیپسازیهای متعددی کند و با هر کاراکتر متناسب با خودش صحبت کند. ناصر که برادر بزرگتر ایرج طهماسب (بازیگر و کارگردان) سینما است، سال ۱۳۶۳ برای نخستینبار مقابل دوربین فیلم سینمایی «راه دوم» به کارگردانی حمید رخشانی حضور یافت و سالها پس از این تجربه به نقشآفرینی در آثار جیرانی چون «مرگ تدریجی یک رویا» و «من مادر هستم» پرداخت. ناصر که در کارنامه هنری خود در مقام سرپرست گویندگان، دوبله بیش از ۳۵ فیلم سینمایی را به انجام رسانده است، فیلمنامههایی چون «پرواز را به خاطر بسپار» و«زن امروز» را نیز به رشته تحریر درآورده و عنوان مدیریت دوبلاژ ۶ فیلم سینمایی را نیز یدک میکشد.
پولاد کیمیایی:
نقشآفرینی پولاد در فیلم «محاکمه در خیابان» در کنار حامد بهداد توجه بسیاری را به خود جلب کرد و با تکرار این موفقیت در فیلم «جرم» و باز هم با زوج هنریاش حامد بهداد، نام خود را نقل محافل سینمایی کرد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین هم شد، اما بختش برای بردن سیمرغ یارش نشد. میگوید: «من و پدرم دو جور مختلف زندگی کردیم و دو عقیده متفاوت داریم و قهرمان سینمای کیمیایی بودن خودش بزرگترین فرصت است، چون این فرصت آرزوی خیلی از ستارگان سینماست، اما برای من در جاهایی هم فرصتهای زیادی را گرفته. قهرمان سینمای کیمیایی شدن برای من راه طولانی و سختی بود از سرب و تجارت و سلطان تا رییس و حکم و محاکمه در خیابان و جرم، رسیدن به این نقطه خیلی سخت بود. من در «جرم» خودم را شایسته سیمرغ میدانستم ولی این اتفاق نیفتاد اما درس بزرگی برای من بود و استقلالم را بیشتر کرد.» پدرش مسعود کیمیایی (کارگردان مولف) است. موفقیتهای او حاصل تلاشهای بیوقفه است، از طرفی او فرزند کارگردان پرآوازهای چون مسعود کیمیایی است که سبک و سینمای خاص خود را دارد و پولاد مدام زیر چتر شهرت و اعتبار پدر است و از طرفی دیگر خود او با تواناییهای ذاتی، بازیگری خود ساخته و مستعدی است و برای اثبات این ویژگی نیازمند تلاشی مضاعف بود. به طبع پولاد فعالیتهای هنری خود را با ایفای نقش در فیلمهای پدرش آغاز کرد و ادامه داد، او با نقشآفرینی در فیلم «زندگی با چشمه بسته» به کارگردانی رسول صدرعاملی خوش درخشید و با «گشت ارشاد» ساخته سعید سهیلی بار دیگر موفقیت خود را تکرار کرد و برای دومینبار کاندید دریافت سیمرغ بلورین از سیامین دوره جشنواره فیلم فجر هم شد.
بیشتر بخوانید:
نقدی روانشناختی به «مرگ تدریجی یک رویا»
آغاز اختلافات حامد و مارال
جواب مثبت مارال به خواستگاری حامد
ب س/ ا ز